تصویر هدر بخش پست‌ها

کافه ی دوستیابی

این وبلاگ دوستی های جدید می ساز

پارت ۵ جاناتان مرغ دریایی

| هستی

 سلام حالتون چطوره 💗امیدوارم حالتون عالی باشه اومدم با پارت پنجم جاناتان مرغ دریایی امیدوارم که از این پارت خوشتون بیاد لایک یادتون نره اگر دوست دارید حتماً لایک کنید 🌺

با میل و رغبت ،یک ماهی کولی را که با زحمت به چنگ آورده بود ه مرغ دریای پیر و گرسنه‌ای بخشید که برای  خوردنش شکمش را صابون مالیده بود،و با خود گفت: «این هم کشمکش و تقلا بی حاصل است. می‌توانستم وقتی را که اینجا هدر دادم صرف یادگیری کنم . یک عالم چیز هست که باید بیاموزم!»

به این ترتیب،پس از مدتی کوتاه،جاناتان مرغ دریایی بار دیگر به خلوت و تنهایی خودش برگشت،در دوردست دریا،گرسنه و شادمان و سرخوش آموزش را از نو شروع کرد. موضوع که توجهش را دربست به آن سپرد سرعت بود،و با یک هفته تمرین توانست درباره ی سرعت ز تیزبال‌ترین مرغ دریایی زنده دنیا هم بیشتر بداند. از فاصله ی هزارپا،  بال زنان با تمام توان یکراست و با شتابی برق آسا ،به طرف موج‌ها شیرجه می‌رفت،و اینطور شد که فهمید چرا مرغ‌های دریایی ز شیرجه‌های چنین سریع و مرگبار پرهیز می‌کنند. در ۶ ثانیه،سرعتش را به ۰ مایل در ساعت می‌رسید می‌رسید،سرعتی که تعادل بال‌ها را موقع پرواز به هم می‌زند. بارها و بارها پشت هم این اتفاق تکرار شد و او را به زحمت انداخت. هر قدر هم احتیاط به خرج می‌داد و مهارتش را ه کار می‌گرفت،باز در سرعت بالا نمی‌توانست بر حرکاتش مسلط بماند.